بهرام رادان، بازیگری که نمیخواهد نقش پدربزرگها را بازی کند | ستارهای که شکست خوردن بلد بود
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۵۳۷۳۰
همشهری آنلاین: توفانی به راه افتاده بود. از پیشخوان شلوغ دکههای مطبوعاتی چشمه آب حیات میجوشید. خبرها در معبر پیادهروها منتشر و درصورت عابران منعکس میشد. هفتهنامههای دونبش دکهها را تسخیر کرده بودند. آنها چیزی نبودند جز تلاقی پدیدهها در چهره ستارهها. عنوان حرفهایاش چهره و خبر. عنوان مردمیاش فوتبال و سینما.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهرام رادان در تمام سالهای دهه ۱۳۸۰ستاره نسلی شد که نوبتش رسیده بود که از روزگار سیلی بخورد. بهترینهای رادان بهترینهای دوران بود. فیلمهایی که قصهشان قرار بود تلختر از شوکران باشد. گریه هدیه تهرانی در بزرگراه تهران-زنجان و بهت عربنیا در پمپ بنزین قیدار دیگر جواب نمیداد. تراژدی باید در مرز رقم میخورد، در منتهای خاک خودی. در جایی که ستاره دهه۶۰ تکرار میکرد: «بکش تو خاک خودمون» و جوان عاصی اسلحه را به شقیقه مأمور بیگانه میچسباند تا بگذارند آخرین آوازش شنیده شود: «بگذارید عشق بورزم».
با چنین مهابتی که از تولیدکنندگان ساکن در ساختمان آلومینیوم بعید بود، بهرام رادان سرنوشت هنری خود را رقم زد. او در موفقترین شکل تجسم شکست و درعالیترین پایان نماد نرسیدن شد. روزگاری که شروعش با «رز زرد» و پایانش با «آدمکش» رقم خورد. اما اتفاق بزرگ جور دیگری رقم خورد. همه میدانستند که داریوش مهرجویی سنتور مینوازد، اما نمیدانستند که بلد است دوران را با کنار هم گذاشتن چیزهای بیربط نقطهگذاری کند. او که در دهه ۱۳۶۰ با جور کردن خسرو شکیبایی و بیتا فرهی بازی را برده بود با کنار هم گذاشتن لیلا حاتمی وعلی مصفا دهه ۱۳۷۰ را بهدست گرفت و در میانه دهه بعد آخرین جفت برگ برندهاش را روی میز گذاشت: چینش صورت رادان و صدای چاووشی؛ بهترین بسته برای روح دادن به زمانه. کاری که فقط از کسی برمیآمد که بلد بود این دیالوگ را بنویسد: «چرا آدمی در اوج تمنا نمیخواهد.» «سنتوری» همین بود. تمنایی که در اوج هدر میرفت. نیازی که در خلأ خالی میشد و انتهایی که از آزادراه و مرز رد میشد. بیانتها. بیپایان. بیسرانجام. هیچکس نمیدانست چه چیزی رو به زوال است.
سرنوشت «سنتوری» مطابق با سرنوشت شخصیت سنتوری رقم خورد. مطابق با مضمون ترانههایی که برای مصرف در هزارچم و متل قو توصیه میشد. رادان با همه استعدادی که در تجسم انسانی «شمعی در باد» داشت «سنتوری» را خلق کرد. او توانست ستارهای باشد برای همدلی با لحظهای که باید شکست را پذیرفت و دست را باز کرد تا نتیجه تزریق در رگ جاری و بازی خون و مخدر در مغز مغلوبه شود.
بهرام رادان در عالیترین شکل خود توانست حافظه سینمای ایران را در دو دهه پیش به تصویری از خود اختصاص بدهد. اما یک دهه بعد تلاش او مانند کسی شد که قصد دارد میدان را به راحتی خالی نکند. همه میدانند که رادان نخستین بازیگری است که رسمی و علنی با مشورت یک روزنامهنگار نقشهایش را انتخاب میکند. تفاهمی که نشان از درک عمیقتری از حرفه بیثبات بازیگری است. نتیجه این مشورت آیندهنگری بود که در علی سنتوری نبود. فواره وقتی برمیگردد نباید حسرت بالا رفتن را بخورد. دهه ۱۳۹۰ برای رادان دهه انتخابهایی بود که او را در بازی نگه دارد. کسی که علی را در «سنتوری» و ایرج را در «بیپولی» بازی کرده بود، حالا شبیه علی رنجه باید برای حفظ داشتههایش تلاش میکرد.
بهرام رادان دهه ۱۳۹۰ را در یخبندان نقشی گذراند که او را دوباره به جایی برگرداند که در اختتامیه جشنواره فجر سیمرغ را روی زمین گذاشت تا عقده دل باز کند. او در بهترین دستاوردش «بارکد» مصطفی کیایی را رقم زد. هیجانانگیزی از جنس فیلمهای استاندارد که در بهترین سرنوشت سیمرغ مردمی را به نام میزنند و به مورخان سینمای ایران نمونهای موفق از فیلمهای مبتنی بر فلاش بک را یادآوری میکنند. اما مسئله رادان تاریخ نیست. او نمیخواهد با بازی نقش پدربزرگها سینما را ترک کند. او حالا یک تهیهکننده است. آخرین بار که مجریان اختتامیه جشنواره فیلم فجر نامش را در سالن خواندهاند برای تهیه فیلم «علفزار» بوده؛ فیلمی که نامزد بازیگریاش اسمی بود که همه جا را گرفته: «پژمان جمشیدی».
همبازی شدن بهرام رادان با جمشیدی و حجازیفر و هوتن شکیبا در فیلمی از سروش صحت ادامه همان راهی است که با تهیه «گربه سیاه» شروع شده بود. رادان در شکل جدید حضورش نمیخواهد تجسم شکست باشد. به او باید حق داد. همه حق دارند یکبار شکست بخورند، اما کسی که پیروز نشدن، روش زندگیاش باشد پاکباخته است. بهرام رادان با هدایت کارگردان کاردآجین شده روزگار ما این راه را تا انتها نشان داده.
دوران تازه آقای رادان فرارسیده و شاید مشورت آن دوست روزنامهنگار این روزها تهیه فیلمی باشد تلختر از «سنتوری». بازیگر چنین نقشی هنوز ناشناخته است.
کد خبر 832410 منبع: همشهری آنلاین برچسبها بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران مجله سینمای ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران مجله سینمای ایران سینمای ایران بهرام رادان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۵۳۷۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ستارههایی که باعث حذف پرسپولیس شدند
آفتابنیوز :
پرسپولیس در حالی که دو بار با اختلاف دو گل از الومینیوم پیش افتاد، در نهایت نتوانست این تیم را شکست دهد و در ضربات پنالتی مغلوب آلومینیوم شد و از گردونه رقابتهای جام حذفی کنار رفت. دانیال اسماعیلیفر و وحید امیری دو ستارهای بودند که در این بازی پنالتی خراب کردند و باعث حذف پرسپولیس شدند. با این حال از آنجاییکه امیری پنالتی حساسی را خراب کرد، خیلیها او را مسبب شکست پرسپولیس در اراک میدانند. پرسپولیس در سالهای اخیر سابقه شکست در ضربات پنالتی و حذف در جام حذفی را زیاد داشته و در این راه ستارههای زیادی هم پنالتی خراب کردند.
همانطور که در همه جای دنیا و در بزرگترین باشگاههای فوتبال دنیا، ستارههای گرانقیمت پنالتی خراب میکنند، این موضوع امری جدانشدنی از فوتبال است و خیلی از بزرگان فوتبال ایران و جهان هم در طول دوران بازی خود پنالتی خراب کردند. در همین پرسپولیس و طی سالهای اخیر، ستارههای زیادی مثل کریم باقری، احمد نوراللهی، شیث رضایی، علی علیپور، عیسی آلکثیر، مهدی عبدی، کمال کامیابینیا، محمدرضا خلعتبری، حسین ماهینی و سهراب انتظاری در جام حذفی پنالتی خراب کردند و باعث شکست تیمشان شدند.
حالا وحید امیری و دانیال اسماعیلیفر به این جمع اضافه شدند که با خراب کردن پنالتیشان در جام حذفی، باعث شکست پرسپولیس میشوند. هرچند اوسمار میتوانست در انتخاب پنالتی زنان تیمش تصمیم بهتری بگیرد و مثلا به امیری که هیچوقت پنالتیزن خوبی نبوده و سابقه خراب کردن پنالتی را هم داشته، پنالتی ندهد؛ با این حال خراب کردن پنالتی در فوتبال امری است اجتناب ناپذیر.
منبع: خبر ورزشی